۱۳۹۲ آبان ۱۳, دوشنبه

توليد پياز درافغانستان


علماى زراعت به اين باوراند كه نبات پياز از افغانستان و ممالك همجوار ان نشئت كرده و بعداً  به كشورهاي ديګر انتشاريافته است. به عقيده علما كشت پياز از ۴۰۰۰ سال قبل از ميلادبه اينطرف جريان دارد.
پياز يكي از عمده ترين سبزيجات افغانستان است كه مردم انرا خام و يا با ديګر خوراكه بصورت پخته صرف مينمايند. پياز در غذاي مردم افغانستان به استسناي صبح تقريباً درتمام غذاهاي اوقات ديګر به شكل از اشكال شامل ميباشد.افغانان كه غذاي پياز نداشته باشدبې مزه و بى لذت مې دانند. درفقدان پيازاشپزي راناممكن مي پندارند. ضرب المثل( نان و پياز-پيشاني باز) افغانان نيزبازګو كننده حضوردائمي ويقيني پياز درخانه هر افغان است.
وضع توليد پياز قبل از وقوع جنګ دركشور نسبتاً خوب بود. زيرا مقدار توليد ان هم احتياجات داخلي راتكافو ميكرد و هم يك مقدار ان به ممالك همجوار صادر ميګرديد. اما وقوع جنګ ودوام  ان بيش از دودهه دركشورتوليد اين سبزي پراستعمال همګاني را همانند ديګرنباتات به سګتګي مواجه نموده و حاصلات انرا به سطح  قابل ملاحظه  پائين اورده  است. درنتيجه اكنون افغانستان از ممالك همجوار خود-تاجكستان،ازبكستان و پاكستان پياز وارد نموده  احتياجات داخلي را مرفوع مينمايد.
حلا كه جنګ نسبتي ختم ګرديده و صلح دركشور رو به بهبود است بايد توليد بيشتر پياز و سائر سبزيجات  بذل توجه نمود. بتاسي ازين ضرورت ، اينك يك سلسله معلومات تخنيكي مربوط توليد و تكثيركلچه و نيز تخم اين سبزي ارزش مند راكه از منابع مختلف خصوصا مجله تخنيكي نمبر
۹ سازمان خوركه وزراعت جهان (FAO) ازمنابع انترنيتي و از نتايج كاوشهاي قبلي خود در فارمهاي تحقيقاتي كشور ګرد اوري نموده ام به خدمت هموطنان عزيز خود تقديم مينمايم. اميدوارم كه انها معلومات جمع بندي شده رامفيد يابند. امادراينجا قابل ياد اوري ميدانم كه اګر رساله  اشتباهاتي داشته باشد. ازان بابت ازخواننده ګان   محترم پوزش ميخواهم. از كسانيكه بنده را متلفت آن اشتباهات مينمايد صميمانه سپاسګذار ميباشم.
كلچه وتخم
پياز
Allium cepa  يك نبات علفي دو ساله و قرار شواهد يك نبات بومي جنوب غرب  آسيا مي باشد.
لاكن حالا در سراسر دنيا عمدتاً در منطقه معتدله رويانيده ميشود. پياز و اقارب آن از نګاه طبقه بندي نباتات به جينس اليم
Allium تعلق دارد.اين جينس را علما در ګذشته ګاهي به فاميل Lily ، ګاهي به فاميل alliaceae  و ګاهي به فاميل amariyllis   منصوب ميګردند. اما علماي معاصر حالا آنرا با فاميل خودش Alliaceae  متعلق ميدانند. فاميل متذكره بيشتر از ۵۰۰ جينس اليم دارد. تمام سپيشيز خوردني اليم ها، نباتات كلچه دار ميباشد كه صفت مشخصه  آنها بيرون دادن يك بوى تند و تيز از خود در هنګام قطع شدن كلچه شان ميباشد. جسامت كلچه پياز بعضې از انواع پياز ها خورد بوده و قطرشان تا ۱،۵ سانتي متر ميرسد. اما از بعضي انواع  ان كلان است. كلانترين كلچه ئيكه تاكنون روئيده به وزن ۶،۵ پوند( ۲،۹۵ كيلوګرام) درسكاتلند ميباشد ( ۱۱ ).
پياز يكي از كهنترين سبزي ها است كه سابقه كشت ان لا اقل به
۴۰۰۰ سال قبل از ميلاد ميرسد. مصري ها،يوناني ها و رومي هاي قديم وسيعاً از پياز استفاده ميګردند. تا قرن هفده اين سبزي يكي از مواد شامل سلاد و يك غذائي( صحت) صبحانه اروپايان بود. امروز پياز درميان سبزيجات  عمده جهان مقام ششم دارد.
 در مورد منشاء پيدايش پيازاعتقاد و باور تعداد از علما برين است كه مركز پيدايش ان ممكن افغانستان و ممالك همجوار ان تاجكستان، ازبكستان و هندباشد . پياز از جمله سبزيجات داراي توافق وسيع محيطي  است كه از منطقه استوا ګرفته تا منطقه زير قطب شمال (
Sub arctic) رويده ميتواند. اين توافق عمدتا ناشي از واكنش مختلف پياز دربرابر طول روز است. طول روز در پياز برعكس ساير سپيشيز بعوض ګل تشكيل  كلچه را زير تاثير قرار ميدهد . پياز براساس عكس العمل خود در برابر ساعات  طول روز به سه ګروپ ذيل تقسيم ميشود.
الف: پياز هاي نوع روز كوتاه كه در روزهاي
۱۱-۱۰ ساعته كلچه به وجود مي آورد.
ب: پياز هاي نوع روز متوسط كه در روز هاي
۱۱-۱۲ ساعته  مناطق معتدله وسطي كلچه تشكيل ميكند.
ج: پياز هاي نوع روز دراز كه در قسمت هاي شمالي  تر كره زمين توافق داشته در روزهاي دراز تر از
۱۲ ساعت كلچه بوجود مي اورد.(۷ ).
پياز يك نبات دوساله است كه درسال اول كلچه و درسال دوم ګل كرده تخم توليد مينايد. عمليه ګل كردن ان بنام بولتينګ 
Bolting   ياد ميشود. وقتيكه نبات در سال دوم ګل نمود،كلچه ان بحيث يك منبع غذاي مصرفي برايش كارمينمايد. ګل پياز بالاى ساقه تخمي كه بسيار سريع نمو مينمايد بوجود مي آيد. اګر نبات در سال اول بذر به بزرګي لازم رسيده وشرايط اقليمي برايش مساعد شود. پايه تخمي آن بعوض سال دوم در سال اول ظاهر ميشود. وقوع هواى سرد در اواخر دوره نموى پياز و رسيدن نبات به بزرګي لازم تشكيل ساقه هاي تخمي پياز را در مزرعه ازدياد مي بخشد و درين ازدياد فكر ميشود كه نقش نوعيت پياز نيز دخيل ميباشد.
تركيب و اهميت غذائي كلچه پياز:
پياز داراى مواد ارزشمند غذايي  است.چنانچه
۱۰۰ ګرام كلچه پياز تازه و قابل صرف مقدار ۸۶،۵ ګرام آب ،  ۱،۴ ګرام پروتين، ۳۲ ملي ګرام كلسيوم، ۲۰ واحد بين المللي  ويتامين A، ۱۲ ملي ګرام ويتامين سي،  ۳ ۰،۰ ملي ګرام تيامين،    ۰،۱۲ ملي ګرام ريبوفلاوين  و ۰،۱ ملي ګرام نياسين دارد.(۴ )
 يك كلچه پياز تازه متوسط قابل صرف
۱۴۸ ګرامه داراى ۶۰ كالوري انرژي ميباشد. تحقيقات نشان داده كه پياز بكترياي مرض زا را ميكشد، دركنترول شكر خون و حل شدن لخته خون و درجلوګيري مرض سرطان كمك مينمايد. تحقيقات دانشمندان پوهنتون بركلي كاليفورنيا، پياز هاى نوع زرد و نوع سرخ را حاوي ماده انتي  اوكسدنت قوي بنام( كورستين) quercetin  شناخته و آنرا عامل مهار كننده تشكيل حجرات سرطاني در بدن دانسته است. اماتحقيق مذكور پياز نوع سفيد را فاقد ماده مذكور يافته است. خوردن منظم روزانه مقدار ۸۴-۴۲ ګرام پياز خام حاوي كورستين كافي را در جلوګيري از بروز مرض سرطان مفيد ګفته اند(۱۱).
اقسام توليد پياز:
توليدات عمدتا به سه قسم بوده كه عبارت انداز: كلچه پياز، چوچه پياز و دسته پياز ميباشد. اينك  در ذيل در مورد هر كدام ان طور فشرده يك كمى معلومات ارائه ميګردد.
كلچه پياز:كلچه پياز مروج ترين و ګسترده ترين  شكل توليد پياز ميباشد. كلچه پياز هم در تابستان و هم در زمستان به پيمانه وسيع  هم تازه و هم خشك بمصرف ميرسد. كلچه پياز داراي ګوشت قايم، پوست خشك و طعم تند و تيز بوده و براى مدت چندين ماه ذخيره شده ميتواند.كلچه پياز شكل ورنګ هاي مختلف دارد. شكل از كروي تا بيضوي و شلغمي و رنګ ان از سفيد ګرفته  تا زرد و بنفش بمشاهده ميرسد. پياز هاي نوع هسپانوي از مزه كلچه ئي بوده داراى خاصيت خوب ذخيره ميباشد.
چوچه پياز-
Sets :   اين پياز عبارت از همان پياز هاي سير مانند اليم اسكولونيكم Allium ascolonicum   ميباشد كه باداشتن ذايقه نسبتاً  معتدل و توام  با كيفيت طعم سير  و پياز يك سپيشيز ممتار  جينس اليم شناخته شده است.  اين قسم پياز ها داراي شكل دراز بوده  وبه اندازه ۱،۵ الي ۲،۰ اينچ  طول دارد.پياز مذكور به سبب  توليد ۲ الى ۴ كلچه ګګ –Clave  بداخل يك پوش  نصواري طلائي شباهت نزديك به سير دارد. در توليد چوچه پياز، كلچه ګګ هاي كلچه آن در اوائل بهار بسيار نزديك  هم شانده ميشود. بته هاي كه برګ شان وسيعاً قطع نشده در هر كلچه  خود به تعداد ۲ الى ۴ كلچه ګګ بداخل يك پوش بوجود مي آورد. در خزان بعد ازرفع حاصل ، كلچه ګګ هاي مذكور از هم جدا ساخته شده مورد  استفاده قرار ميګيرد. اين نوع پيازها معمولا در حويلي ها كشت ميشود و اين كارزياد تر غرض كوتاه نمون طول دوره نمو نبات و كمائي نمودن وقت بشتر براي كشت دوم صورت ميګيرد. لازم بتذكر است كه اين نوع پياز ها در افغانستان تاكنومعرفي نشده و كشت و كار شان هم رواج نيافته است.
 دسته پياز:    دسته پياز عبارت از همان پيازهاي سبز وتازه و بدون كلچه بوده و معمولا طور خام به مصرف ميرسد. درتوليد زياد تر از انواع پياز هاي مربوط اليم فيستلوسم
Allium fistulusum   استفاده ميشود. زيرا بعضې از نسل هاي ايجاد شده آن فاقد كلچه بوده و بحيث يك نبات چندين ساله  و از اول بهار تا اخر خزان حاصل مي دهد. ولي در جريان نمو به علت توليد نمودن بجګي ها شكل دسته وبندل به خود ګرفته غلو ميشوند. ازين بابت اكثرا نياز مند به تاقه كاري ميباشند. ګفتني است كه اين قسم پياز ها درافغانستان هنوز معرفي نشده وكشت شان هم رواج نيافته است.  اما دهاقين غرض توليد پياز از انواع پيازهاي كلچه ئي محلي استفاده نموده و تخم شان را دربهار پرتر و غلوتر از حد معمول ميكارند و بته هاي انها را قبل از تشكيل كلچه رفع حاصل نموده و سبز و تازه به مصرف ميرسانند. دسته پياز ها در افغانستان بنام ( نوش پياز) نيز ياد ميشود.
انواع مروجه پياز:
درافغانستان انواع مختلف پياز وجود دارد كه بعضې از آنها پرحاصل و بعضي از آنها كم حاصل ميباشد. اما وقتيكه تصميم به توليد پياز ګرفته ميشود. بايد يك نوع خوب اصلاح شده توافق دار ومورد پسند منطقه و بازار در نظر ګرفته شود. براى آنكه يك كمي معرفت درمورد انواع پياز هاي مروجه كشور در اختيار باشد، اينك هركدام آن طور فشرده معرفي  ميشود.
الف: نوع محلي:
اين نوع پياز در مقابل بسياري از امراض متداول و معمولي پياز حساس بوده سطح حاصل دهي پائين دارد. شكل كلچه ان شلغمي و رنګ كلچه ان سرخ مسي است. ولي اكثر كلچه هاي ان فاقد شكل منظم بوده و بسيار شان جوره ئي ميباشد.
چون توته هاي  كلچه ان در اثناي پخت و پز زود نرم شده وخوب لعاب ميدهد. خانمان خانه آنرا بمقايسه  ديګر انواع ترجيع ميدهد. خاصيت نګهداري آن خيلي بهتر از سائر انواع ميباشد. شايد اين خاصيت نوع محلي ناشي از شكل شلغمي كلچه و يا شخت بودن آن باشد. زيرا درشكل مذكور ، برګها در قسمت اتصال كلچه و برګ همچو بسته به هم جمع ميباشد.
ب: نوع زرد هسپانوي:
اين نوع پياز يك نوع اصلاح شده مروجه مشهور كلچه ئي افغانستان بوده و پيش از سال ۱۳۵۰ ازطرف انستيتوت تحقيقات زراعتي كشور به دهاقين معرفي شده است. اين نوع پياز در اكثر ولايت كشور وسيعاً كشت ميشود وعلاوتاً كشت آن در بسياري ممالك دنيا به شمول كشورهاي همجوار نيز رواج دارد. اين پياز در مقابل اكثر امراض پياز مقاوم بوده و تقريبا دو برابر حاصل نوع محلي كشور حاصل ميدهد زيرا دريك تجربه مقايسه حاصل در فارم تحقيقاتي تالقان در سال ۱۳۶۴ في هكتار نوع زرد هسپانوي مقدار ۶۴،۵۳ تن و نوع محلي مقدار ۳۲،۵۳ تن حاصل داده است(۱ ). رنګ كلچه  نوع زرد هسپانوي زرد، شكل كلچه آن كروي و ګوشت كلچه آن ضخيم و آبدار محكم بوده وبراي تازه خوري  وتهيه غذاهاي سرد مثل ساندويج مناسب ميباشد. ولي خاصيت نګهداري و لعاب دهي آن به پايه پياز محلي نميرسد. حاصل في هكتار كلچه پياز نوع زرد هسپانوي سال ۱۳۶۵ فارم تحقيقاتي تالقان مقدار ۸۲،۹۶ تن ( ۲۳۷۰ سيرفي جريب) ثبت شده است(۲ ).
 ج: نوع سفيد هسپانوي:
اين نوع پياز همزمان با پياز نوع زرد هسپانوي ازطرف انستيتوت تحقيقاتي زراعتي افغانستان به د هاقين كشور معرفي شده است. نوع سفيد هسپانوي از نګاه سايز و اندازه با پياز نوع زرد آن مشابه ميباشد. ولي رنګ كلچه ان سفيد و سطح حاصلدهي ان پائينتر از نوع زرد هسپانوي است . اكنون در ولايات زون شمال شرق كمتر بذر وكشت ميشود.
د. نوع سرخ بيروتي:
  رنګ كلچه اين نوع پياز سرخ بنفش بوده نسبت به پياز نوع زرد هسپانوي دير رس و كم حاصل ميباشد. ولي نسبت به پياز نوع محلي پر حاصلتر است. اين  نوع پياز را زارعان معمولا بنام نوع بيروتي يا ميكنند. اما اينكه منبع ان واقعا بيروت است يا خيرهنوز دقيقا روشن نيست.
ه. نوع ريدكرول- Red Carol :
 تخم اين نوع پياز در سال 1384  از طرف موسسه ايكاردا منحيث يك نوع اصلاح شده جديد به دهاقين ولايت كندز بخاطر احداث قطعات نمايشي توزيع شده است. ګفته ميشود اين نوع  يك نوع امريكايي است كه رنګ ان سرخ بنفش و خاصيت مقاومتي  و ذخيره وي آن به مقايسه نوع زرد هسپانوي بهتر ميباشد(۳ ).
شرايط زمين:
ګرچه پياز در همه انواع خاك ها ميرويد. مګربلند ترين حاصل آن از خاك هاي داراي مواد عضوي زياد بدست مي آيد. خاك لوم ريګي، سلت لوم و خاك عميق سست و حافظ رطوبت كافي براي كشت پياز بسيارمساعد ميباشد. در بعضي ممالك ساحه كشت انواع پياز اختصاصي بوده  رنګ خاص  در منطقه خاص كشت ميشود. زمين هاي پست و جبه زار براي كشت پياز مساعد نمي باشد. اګر پيازبمقصد توليد تخم كشت ميشود،بايد براى آن چنان يك زمين انتخاب شود كه سال قبل در آن پياز كشت نشده باشد.
شرايط اقليمي پياز:
نبات پياز يك سبزي فصل سرما بوده و درجه حرارت زير صفر را بخوبي تحمل كرده ميتواند. اين نبات در اوايل دوره نمو به هوا سرد ضرورت دارد. ولى در تشكيل كلچه به روزهاي طويل و هواي نسبتا ګرم نيازمند ميباشد. تشكيل كلچه پياز معمولا وقتي شروع ميشود كه طول روز به
۱۲ ساعت  و درجه حرارت ۲۱ درجه سانتي ګريد برسد. وقتيكه نبات شروع به تشكيل كلچه نمود، نمو قسمت هوائي آن توقف مينمايد. اين امر ګوياي آن است كه هر قدر قسمت بالائي پياز ضعيف بماند به همان تناسب جسامت كلچه آن  خورد بار مي آيد( ۵ ).
فاصله تجريد- Isolation distance :
درسال اول نموئي نبات يعني در توليد كلچه پياز وجود فاصله زياد بين دو نوع مختلف آن چندان مهم نيست. زيرا نبات مذكور در سال اول خود ګل بوجود نمي آورد و خطر آميزش جنسي و خراب شدن كيفيت جنيتكي  آن نيز در ميان نيست. ولي وقتيكه كلچه هاي انواع مختلف پياز ها در سال دوم بمنظور توليد تخم بذرميګردد، آنګاه رعايت فاصله تعيين شده تخنيكي بين انواع بسيار ضروري ميباشد.حد اقل فاصله تجريد-Isolation  كه بين دو نوع مختلف پيازسفارش شده است عبارت از ۱۰۰۰ متر ميباشد.اګر انواع پياز ها داراي عين رنګ كلچه باشند، بعضي علما فاصله كمتر از ۱۰۰۰ متر رانيز تجويزمينمايند. دربعضي ممالك مناطق تعين شده خاص وجود دارد كه براي حفظ و توليد پيازهاي داراى رنګ خاص بكار برده ميشود.
طريقه توليد تخم:
پيازنبات دوساله بوده و توليد تخم ان دو فصل را دربرميګيرد. درسال اول كلچه و درسال دوم تخم توليد مي نمايد. پياز در اوائل دوره رشد كلچه و وائل دوره نموئي پايه تخمي خود به هواى سرد-
Vernalization  ضرورت دارد. درجه حرارت نسبتا بلند تر وهواي خشك تر براي پخته شدن كلچه و توليد تخم مساعدت مينمايد. تخم و كلچه هاي بذري كه بمنظور توليد تخم انتخاب ميګردد،بايد مرضي و يا الوده به امراض نباشد. در توليد تخم پياز دو طريقه وجود دارد:
• معمولترين طريقه توليد تخم عبارت از طريقه( كلچه –به تخم) است. بمنظور توليد تخم،كلچه پياز( توليد سال قبل) غرض
Vernalization  درماه هاي اكتوبر-نوامبر(ميزان-عقرب) در زمين شانده ميشود. در شاندن آنها فاصله يك كلچه از كلچه ديګر به قدر ۲۵ سانتي متر و فاصله يك قطار از قطار ديګر به اندازه ۷۵ سانتي متر ميباشد.ضمنا قابل ياد اوري است كه بعضي مردم بذركلچه راتافصل بهار بتاخير مي اندازند. اما اين كارآنها موجب كم شدن قابل ملاحظه حاصل تخم ان ميګردد. زيرا بته هاي بذر بهاري معمولا ضعيف تر از بذر تيرماهي ميباشد.از انتخاب كلچه هاي جوره ئي و كلچه هاي ګردن دراز و ګردن ضخيم بايدصرفنظرشود.صرف كلچه هاي صحتمند يكه با مشخصات پياز نوع اصلي مطابقت داشته باشد انتخاب ګردد.تجربه نشان داده است كه جسامت كلچه پياز بالاى مقدار حاصل تخم تاثير دارد. يعني اګر كلچه پياز كلان باشد مقدار حاصل تخم  زياد و اګر خورد باشد مقدار حاصل تخم كم ميباشد. اګر فاصله هاي بذري 0.25 متر بين كلچه ها و ۷۵ ،۰  متر بين قطار ها در نظرګرفته شود، مقدار ۱۵۰۰ كيلو ګرام كلچه پياز تخمي كه قطرشان از دونيم الى  ۳ سانتي متر باشد ميتواند ساحه يك هكتار زمين را بخوبي بپوشاند و به عبارت ديګر تعداد ۵۳۳۳۳ كلچه پياز كه هر كدام به وزن وسطي ۲۸ ګرام باشد براى بذر يك هكتار زمين كيفايت مينمايد.
• طريقه ديګر توليد تخم عبارت از( تخم-به-تخم) ميباشد. در اجراى اين طريقه  كلچه ها اصلا از جاى خود كنده نمي شوند و در زمستان هم در جاى خود باقي ميمانند و در سال دوم جاي خود توليد تخم مي نمايند. طريقه تخم-به –تخم براى انواعيكه خاصيت خوب ذخيروي ندارند بكارد برده ميشود. در اينجا ياد اوري ميشود كه درسال
۲۰۰۳ درتالقان كلچه هاى نوع پيازيكه به اثر داشتن خواص خوب چون زود رسي، مقاومت در مقابل امراض ، خوش شكلي و پرحاصلي در نظر بوده كه از آن تخمګيري بعمل آيد. ولي قبل از انكه  در ساحه بذر شود تمام كلچه  هاي دست داشته بنابر خرابي خاصيت ذخيروي آن بكلي از بين  رفت و تخمګيري به ناكامي انجاميد. روى دلايل فوق ميتوان ګفت كه هرګاه قرار باشد كه تخم چنين انواع پياز توليد شود. كلچه هاي ان بعد از پخته شدن شان از جاى خود بيجا نشود. اګر احيانا بيجا ميشوند.بايد در تيرماه به اسراع وقت دو باره در مزرعه شانده شود. اګرمنطقه داراى سرماى كشنده زمستاني باشد، كلچه ها بعدازخوب ريشه كردن شان بايد با خاك كافي پوشانده شود تا زمستان را درحالت استراحت سپري نمايد(۱۰ )
شرايط كشت:
1. اماده شاختن زمين:
    در ابتدا زمين در حالت وتر مناسب به عمق ۲۰ الي ۲۵ سانتي متر يك قلبه عميق شده و به دنبال آن يك الى دو بار ماله ميګردد تاخاك آن خوب نرم شود.
2. وقت بذر:
تخم بخاطرتوليد كلچه پياز در مناطق سرد سير در فصل خزان در ماه هاى اكتوبر الى نوامبر ( ميزان الى عقرب) يا در بهاردر ماه هاى مارچ الى اپريل ( حوت الى حمل) و در مناطق ګرمسير در ماه هاي سپتمبر الي اكتوبر ( سنبله الى ميزان) بذر ميګردد.
3. منابع تخم:
تخم بذري از قسم هسته ئي يا از قسم بريدرى يا از قسم بنيادي از يك منبعيكه تخم ان توسط منابع تصديق كننده تصديق شده باشدبدست آورده ميشود. اګر منابع چنين انواع تخم در منطقه وجود نداشته باشد، بهتر است كه نزد پياز كاران پيشقدم محلي مراجعه شود زيرا تخم انها بهتر از تخم بازار ميباشد. تخم بازار اكثرا كهنه وكم كيفيت بوده چندان مورد اطمنان نمي باشد. تخم پياز به مقايسه  تخم ساير سبزيجات زود تر قوه ناميه خود را ازدست ميدهد وتخم هائيكه بيشتر از دو سال عمر دارند چندان اطمينان نمي باشد(
۸ ).
4. طريق بذر:
در توليد كلچه پياز دوطريقه بذر وجود دارد:
  الف: طريقه بذر تخم:   در كار برداين طريقه با مخلوط
۳-۴ حصه ريګ بصورت ساچمه ئي در كرد پاش داده شده و به اندازه ئيكه عمق ان از ۳ سانتي متر تجاوز نكند زير خاك ميګردد . يا مستقيماً در زمين به قطار بذر ميشود. نبات بعد از نمو از جايش بيجاه نميګردد. بلكه ګذاشته ميشود كه كلچه توليد نمايد. توليد كلچه پياز در افغانستان خصوصا در صفحات شمال معمولا از طريق بذر مستقيم تخم در ساحه صورت ميګيرد و از طريق نهالي چندان مروج نمي باشد.
ب: طريقه نهالي:   دركار برد اين طريقه، ابتدا تخم در كردهاي خورد خوب تيار شده به قطار  و قطار ها به مسافه ۵ الى ۷ سانتي متر دور از يكديګر بذر شده و ذريعه خاك پوشانيده ميشود.بعدا و قتيكه نبات( نهالي) ۸ الى ۱۰ هفته ئي شدند در كردهاي خوب تيارشده ساحه شانده شده و فورا ابياري ميګردد. دراينجا لازم بياد اوري است كه درهنګام انتخاب يكي از دوطريقه فوق الذكر بخاطر توليد كلچه پياز در اكثر جا ها اين سوال مطرح ميشود كه تفاوت حاصل انها به چه پيمانه ميباشد.پاسخ موجود در مورد سوال مذكور آن است كه  حاصل كلچه پياز طريقه نهالي بر مبناى كاوش نګارنده و حبيب الله (۲ ) مقدار 7.6 فيصد كمتر از حاصل بذر مستقيم تخم ميباشد. زيرا حاصل بذر مستقيم تخم مقدار82.96 تن و حاصل بذر نهالي مقدار 77.1 تن در في هكتاربوده است.كمتر بودن حاصل طريقه نهالي شدن بجا ديګر وارد شده است.ضمنا بايد ياد اورشد كه كسر درآمد ناشي از 7.6 فيصد كمي حاصل طريقه نهالي در مقابل مصارفات چندين بار خشاوه نبات بذر مستقيم تخم تا رسيدن بته ها آن
مر حله نهالي خيلى نا چيز خواهدبود.
 تخم پيازقبل از بذر از قرار
۲ الى ۳ ګرام اوديه  تايرام Thiram   در في كيلوګرام تخم آلوده كرده ميشود. تايرام همچنان در خاك بستر تخم غرض محافظت نهال در مقابل حمله مرض ( دمپنګ اف) Damping off   نيزتطبيق ميګردد.
5.  فاصله و عمق بذر در توليد كلچه پياز:
در توليد كلچه پيازبا استفاده طريقه نهالي فاصله يك نبات از نبات ديګر
۶ الى ۷ سانتي متر و فاصله يك قطار از قطار ديګر ۲۵ الى ۳۰ سانتي متر ميباشد. مګرمولدين پياز زياد تر از فاصله ۲۵ سانتي متر استفاده مينمايند. عمق شاندن نهالي ¾     اينچ  ( دو سانتي متر) ميباشد. و شاندن نهالي به عمق بيشتر از 2.5 سانتي متر مجاز نمي باشد.
 اګر توليد كلچه پياز از طريق بذر مستقيم تخم در مزرعه صورت ميګيرد، تخم بايدبه عمق ¼  اينچ
 ( 0.6 سانتي متر) و فاصله 2.5 سانتي متر دور از يكديګر در قطار بذر شود. مګر وقتيكه بته ها
۱۵ سانتي متراز سطح زمين بلند شدند، انها بايد به فاصله ۶-۷ سانتي متر دور از يك ديګر طاقه ګردند.
6. مقدار تخم ريز:
مقدار معمولي تخمريز پياز دونيم الى چهارنيم كيلوګرام في هكتار(2.5-4.5
kg/ha) است. ولى به سببيكه كلچه ها سايز متوسط داراى بازار خوب است و هم عرضه كردن بته هاى حاصله از تاقه كاري بحيث نوش پياز در بازار رائج ميباشد، بسياري از زارعان از مقدار تخمريز ۸-۱۰ كيلوګرام تخم في هكتار استفاده مينمايند.
7. تطبيق كود:
غرض توليد كلچه پياز در ساحه يك جريب زمين به مقدار
۵۰ كيلوګرام يوريا، ۴۰ كيلوګرام تريپل سوپرفاسفيت (TSP) ، ۳۰ كيلوګرام كود پتاشيم سلفيت و چهارتن كود پوسيده حيواني ضرورت ميباشد.ګفتني است كه كود حيواني بايد خوب پوسيده باشد. در غير ان كود تطبيق شده به عوض آنكه مفيد واقع شود مضر تمام شده و به حاصل نبات صدمه سنګين ميرساند. اګر كود متذكره به قدر كافي پوسيده نباشد، بايد ۶ الى ۸ هفته قبل از بذر در زمين علاوه شده طور يكسان با خاك مخلوط ګردد.  تمام مقدار كود پوسيده حيواني، TSP و نصف مقداركود پتاشيم سلفيت در مراحل نهائي اماده ساختن زمين تطبيق ميګردد. يوريا و نصف با قيمانده كود پتاسيم سلفيت در طول دوره نموي نبات بدو مرحله به خاك علاوه ګرديده ودفعتاً آبياري ميشود. بديهى است كه دراين حالت از خروج آب از كرد جلوګيري ميګردد. مرحله اول آن بعد از انجام كار خشاوه وقتيكه بته ها ۶-۵ برګه شدند ميباشد. تطبيق  كود در اين مرحله، بته پياز را ايجاد مينمايد. هر قدر كه تعداد برګ ها زياد شود به همان پيمانه تعداد حلقه هاى ګشتي هم زياد ميګردد.زيادشدن حلقه هاى ګوشتي بمعنى كلان شدن جسامت كلچه ميباشد. مرحله دوم تطبيق كود لا اقل ۴۵-۵۰ روز قبل ازرفع حاصل ميباشد.
8. آبياري:
نبات پياز در طول فصل نموئي خود به مقدار
۳۵۰۰ الى ۵۵۰۰ متر مكعب آب در في هكتار ضرورت دارد( ۳ ). اين مقدار آب را پياز در طول فصل نموي خود توسط ابياري هاي از قرار دو هفته يكبار در موسم بهار و هفته يكبار در موسم ګرم و خشك در يافت مينمايد. اما لازم بتذكر كه مقدار نيازمندي نبات پياز به رطوبت در هنګام رشد كلچه كه ۶۰ روز بعد از شاندن بزق صورت ميګيرد خيلي موثر است. اما كلچه پيازهاي بذر شده بمنظور توليد تخم مرحله ئيكه خواهان رطوبت زياد است مرحله ګل كردن آن ميباشد. تهيه رطوبت كافي در مرحله متذكره مقدار حاصل تخم را ازدياد ميبخشد. ازينرولازم است كه آب قابل استفاده خاك در مرحله ګل نبايد از مقدار ۲۵ فيصد پائين نزول نمايد. پيازيكه تكثيرش از طريق نهالي صورت ميګيرد، مزرعه آن بعد از انجام نهال شاني بايد في الفور آبياري ګردد. تهيه رطوبت كافي تازمان  چسپيدن كامل نهالي ها نيزضروري ميباشد. پياز در مرحله پخته شدنش آبياري نميګردد. زيرا آبياري در مرحله ياد شده ، كار رفع حاصل پياز را به تاخير انداخته و نموى دوباره ريشه هاى كلچه ها را تحريك مينمايد.
9. مواطبت مزرعه:
ازجمله تمام سبزيجات، پياز داراي پائينترين قدرت رقابت با ګياه هرزه مي باشد. وجود ګياه هرزه در مراحل خوردي نبات پياز بسيار مضر است. زيرا نبات خورد داراى نموي بطي ، سيستم ريشه سطحي و فاقد برګ هاي كافي براى سايه نمودن زمين خود ميباشد. فلهذا كنترول ګياه هرزه خصوصا درمراحل خوردي نبات پياز يك امر خيلي ضروري است. تمام جينس اليم
Alliums  رقابت چى هاي ضعيف ګياه هرزه اند. ګياه هرزه مقدار حاصل را بطور قابل ملاحظه تقليل ميدهد و كيفيت آنرا پائين مي اورد. رقابت ګياه هرزه حتي در مراحل خوردي نبات هم ميتواند موجب كاهش مقدار حاصل ګردد.
وقتيكه كلچه پياز رشد نمود،وى خود را يك اندازه از سطح زمين بلند مينمايد.مګر اندكي خاك دادن آن، كلچه  را از افتاب زدګي نجات و رطوبت اطراف ريشه را محافطت و رقابت ګياه هرزه كنترول مينايد.
10. حفاظه نبات:
حشرات:
ترپس پياز(
Thrips tabaci) :
اين حشره از جمله حشرات چوشنده بوده در محليكه برګهاى پياز با هم وصل مشوند جاى ميګيرد. اين حشره شيره نبات را چوشيده و داغهاى سفيد نقره ئي در برګ بجا ميګذارد و اين داغها سبب ضعيف شدن نبات ميشود. درصورت كثرت حشره برګها زرد ميګردند.
مجادله:
مجادله عليه اين حشره به دو طريقه صورت ميګيرد.
1. مجادله  ميخانيكي:
الف: تناوب زراعتي و حفظ الصحه مزرعه بايد رعايت ګردد.
ب: ګياه هرزه بايد از بين برده شود و بعد از رفع حاصل نبات، بقاياى پياز از مزرعه جمع آوري شده شوختانده شود.
2. مجادله كيمياوي
   الف: ادويه ملاتاين و يا سوميتاين از قرار يك ملي ليتر در في ليتر اب  با لاى  نبات محلول پاشي ميشود.
ب: ادويه سوين مقدار دو الى سه ګرام در يك ليترآب بالاى نبات صورت ميګيرد.
مګس پياز( Hylemaia antique) Onion Maggot  :
در تمام مناطقيكه  پياز ميرويد، مكس پياز در آنجا ديده ميشود.ميزان خساره اين حشره در شرايط مرطوب از
۸۰ الى ۹۰ فيصد ميرسد. خطر حمله اين حشره وقتي به ميان مي آيد كه نبات پياز به اثر تاقه ويا خشاوه كردن زخمي شده و بوى ازخود بيرون انتشار دهد و مګس آنرا استشمام نمايد. رنګ كرم حشره مذكور سفيدوطول بدن ان 1/3   انچ ميباشد. هرګاه كرم مورد بحث داخل پياز شود آنرا فاسد نموده و ازبين مي برد. حشره مذكور فصل زمستان را بصورت  كرم يا پيوپا بداخل قشر نصواري رنګ خود در خاك سپري مينمايد. اما در فصل بهار هنګاميكه هوا ګرم شده، پيوپاها به مګس تبديل شده بالاى نبات يا در درزهاى خاك تخمګذاري مينمايد. در  روز هاى ګرم  مرطوب ۵ الى ۷ روز بعد از تخمګذاري، كرم هاى سفيد رنګ از تخمها بيرون آمده و خود را به پياز رسانيده و به تغذيه آغازمينمايد. به اثر تغذيه آن اولا برګ وسطي بعدا برګهاى اطراف پياز خشك ميشود. به تعقيب ان پياز فاسد شده و متعفن ميګردد.بعد از دو الى سه هفته تغذيه، كر ها از داخل پياز خارج ګرديده غرض سپري نمودن دوره پيوپا خود در جاى مناسب عمدتا در خاك لانه ميګيرد. بعد از مدتي پيوپا ها به مګس تبديل ميګردد. اين حشره در يك سال دو الى سه  بار توليد نسل مينمايد. پياز هاى ذخيره ګاه ها زيادتر توسط كرم هاى نسل سوم آن تخريب ميګردد.
مجادله:
1. بعد ازرفع حاصل ،بقاياي پياز بايد جمع اوري شده و سوختانده شود.
2. خاك بطور عميق قلبه شود.
3. تناوب زراعتي رعايت ګردد.
4. پياز هاى ذخيره ئي بايد ازكلچه هاى سالم انتخاب ګردد.
5. ادويه دپيركس از قرار يك الى يك نيم ګرام در يك ليتر اب با ادويه ملاتاين از قرار دو
۲ ګرام دريك ليتر آب در وقت بذر بالاى خاك مزرعه محلول پاشي شود. محلول پاشي بايد بعد از ده ۱۰ روز تكرارګردد.
امراض  :
اتشك پياز:
اين مرض يكي از امراض خطرناك پياز بوده سالانه تعداد زياد پياز كاران از بابت حمله اين مرض متضرر ميګردند. در وسط دوره نموي نبات علايم مرض مذكور به شكل لكه هاي زرد مايل به نصواري در حصه فوقاني برګهاپياز ظاهر ميشود. در اثر اين لكه ها نموى برګهاي سبز كاهش يافته بتدريج خشك ميشود و نموي پياز توقف مينمايد. لكه هاى نصواري مايل به فولادي مرض اتشك بالاى پايه تخم پياز هاي تخمي نيز به مشاهده ميرسد واين داغ ها موجب تنقيص مقدار حاصل تخم آنها ميګردد.
  عامل مرض اتشك پياز زمستان را بالاى بقايا ي برګها ي مصاب به مرض سپري مينمايد. دربهار توسط عوامل مختلف به پياز هاي سالم انتقال يافته مزارع را از بين ميبرد.
مجادله:
1. نوع مقاوم به مقابل اين مرض انتخاب شود.
2. كلچه پياز عاري از مرض بمنظور توليد تخم انتخاب ګردد.
3. بقاياي نبات پياز از مزرعه بعد ازرفع حاصل جمع اوري شده سوختانده شود.
4. تناوب زراعتي رعايت ګردد.
5. ادويه كوپراويت بلو از قرار چهار ګرام در يك ليتر آب و يا لوناكول از قرار دو ګرام دريك ليتر آب محلول پاشي ګردد. ګفتني است كه محلول پاشي يكي در وقت آغازمرض و ديګري پنچ روز بعد از محلول پاشي اول انجام ميشود.
پرپل بلاچ  ( Alternaria porri):
عامل مرض قارچ
Alternaria porri   بوده  كه علايم آن معمولا بالاى برګهائيكه توسط امراض ديګر و يا شرايط اقليمي نامساعد متاثرشده باشد ظاهر ميګردد.
     هوا ګرم (
۱۸ الى ۳۰ درجه سانتي ګريد) و مرطوب انتشار مرض متذكره را بيشتر ميسازد. لكه هاي خورد نصواري با مركزيت رنګ بنفش علامه مشخصه مرض مذكور ميسازد. در شرايط مساعد لكه ها متذكره به هم وصل شده و چنان يك داغ بيضوي شكل رابوجود مي آورد كه دران مركزهمه داغ ها مشترك ميباشد. ګفتني است كه درمقابل مرض مودر بحث حساست برګها مسن نسبت به برګها جوان فزونتر است.
داني ميلدو  ( Peronospora spp):
 عامل مرض داوني ميلدي پياز قارچ بنام
Peronospora destructor   ميباشد كه از طريق هوا انتشار مي يابد. ګرچه اين مرض مثل امرا ض ديګر زياد معمول نيست. ولى اګر شرايط انتشار آن مساعد باشد. ميتواند به سرعت مزرعه پياز را منهدم نمايد. علايم اوليه مرض داوني ميلدو تشكيل لكه هاي بنفش –خاكستري مخمل مانند بالاي برګهاي سبز نبات است كه ازطرف صبح به خوبي قابل رويت ميباشد. مرض اكثرا بشكل پينه اغازميګردد و انتشار آن توسط هواى سرد( كمتر از ۲۲ درجه سانتي ګريد) مرطوب  توسعه مي يابد. برګ  هاي مريض بزودي به رنګ سبز كمرنګ و بعدا به زرد تبديل شده نبات به  اسراع وقت ميميرد. سه يا چهار بار تشكيل سپور و به همين تعداد مصاب شدن كافي است  كه مزرعه پياز در طى ۳۰ الى ۴۵ روز از بين برود.
مجادله:
هر دو نوع مرض اخر الذكر فوق توسط محلول پاشي سلفر قابل حل در آب قابل كنترول ميباشد.
ګنديدګي نرم پياز ( Erwinia  carotovora)- Soft Rot :
  مرض ګنديدګي نرم پياز يك مرض بكتريائي است. مرض مذكور كلچه پياز را درذخيره ګاه يا در هنګام انتقال مورد حمله قرار ميدهد. مرض مذكور بعضي اوقات مستقيماً در ساحه خصوصا در اخر فصل نمو بعد از وقوع باران شديد زمانيكه برګها در حال خشك شدن باشد بروزمينايد.
عامل مرض مذكور بكتريا بنام
Erwinia carotovora   ميباشد كه درزمان تر بودن برګ ازطريق ګردن پياز يا ازطريق زخم ميخانيكي و يا از راه جراحت وارده توسط مګس پياز و يا در تركيب با امراض ديګر داخل كلچه پياز ميګردد. بكتريا مذكور ابتدا يك يا چندين لايه كلچه را مورد حمله قرار داده آنها را اسفنجي، آبګين و زردكم رنګ مايل به خاكستري ميسازد. بعدآ تمام محتوي كلچه را شارانده و آنرا به يك ماده چسپك تبديل مينمايد. اګر كلچه مذكور فشار داده شود، يك مايع لزجي بابوى نامطبوع از ګردن آن بيرون مي آيد.
منبع عمده الودګي پياز همان خاك زمين ميباشد. زيرا بكتريا در خاك بالاى بقاياي آلوده نباتي زنده ګي مينمايد. بعداً آنها ذريعه آب باران انتشار مي يابد. به اثر هواى ګرم و مرطوب بكتريا مذكوربسرعت تكثرمينمايد. هرګاه درجه حرارت در ذخيره ګاه و يا در هنګام انتقال از سه درجه سانتي ګريد بلند تر ميرود، مصاب شدن پياز توسعه مي يابد. اګر رطوبت هوا زياد تر ميګردد، مرض ازيك كلچه به كلچه ديګر نيز سرايت مينمايد.
مجادله:
1. مګس پياز كه كلچه را زخمي ميسازد بايد كنترول ګردد.
2. در هنګام جمع اوري حاصل بايد سعى شودكه كلچه زخمي نشوند.
3. كلچه ها بايد زماني ذخيره شوند كه انها بدرستي خشك باشند.
4. ذخيره پياز بايد تحت شرايط صفر درجه سانتي ګريد و
۷۰ فيصد رطوبت نسبتي صورت ګيرد.
5.  در طول مدت ذخيره بايد منفذهاي كافي فراهم باشد.
بيګانه زدائي بخاطر توليد تخم بهتر-Effective Roguing
سال اول: بخاطريكه بته ها نوع بيګانه تشخيص شده و از بين برده شود، اين عمليه در مزرعه قبل و بعد از رفع حاصل كلچه ها شروع ميشود. شناختن نوع بيګانه بر اساس تفاوت رنګ برګ، رقم بته و دير رسي كلچه صورت ميګيرد.بعد از اينكه پياز رفع حاصل شد، كلچه ها بدقت معاينه ميګردد. كلچه هايكه دبل-كردن، جوره ئي و بوتل-كردن بودند ويا داراى چنان علايمي بود كه به مشخصات نوع اصلي مطابقت نداشته ازبين كلچه ها كشيده ميشود.
سال دوم: صرف آن كلچه ها به مقصد توليد تخم شانده ميشود كه بر اساس مشخصات نوع اصلي انتخاب ګرديده اند. بعدا بته ها در جريان نمو نيز معاينه ګرديده و بيګانه ها قبل از ګل كردن شان از مزرعه كشيده ميشود.
رفع حاصل كلچه پياز:
هنګاميكه ۲۰-۵۰ فيصد بته هاى پياز مزرعه تغير رنګ كرده و ضمناً شروع به چپه شدن نمود، به مرحله پختګي خود رسيده ميباشد. زيرا در اين مرحله، انساج ګردن بته پياز معمولا ميشكند. ګرچه اين علايم منحيث يك شاخص خوب مبني بر تجربه در تشخيص رسيدګي كلچه پيا ز قبول شوده است ولى در بعضي انواع بته ها به سهولت چپه نمي شود. دراين مورد بايد كفت كه بته ها چه چپه شوند چه چپه نشوند انساج ګردن نبات در مرحله پختګي نرم و ضعيف شده و قابليت خم شدن و چپه ګرديدن پيدا مي نمايد. اګر پياز قبل از رسيدن به مرحله پختګي رفع حاصل ګردد.كلچه آن نرم بوده و در وقت خشك كردن بدستي خشك نمي شود. برعلاوه پياز نارسيده احتمال دارد كه  زود سبز نمايد زيرا كلچه آن هنوز در استراحت كامل فرو نرفته است. اګررفع حاصل پياز دير صورت ګيرد، شايد پياز به بسياري امراض مربوط دوره بعدي از رفع حاصل و مرض سن سكالد- Sunscald   مبتلاشده داغ هاي آفتاب سوختګي زياد در سطح كلچه ها آن بمشاهده برسد.
  ريشه كلچه در وقت خشك كردن بايد دست ناخورده باقي بماند. بعد از انګه پياز براي مدت دوو الى سه هفته در شرايط آفتابي و هواي خشك در مزرعه خشك ګرديد، ريشه ها وقسمت فوقاني كلچه بايد دور ګردد. حصه فوقاني آن به اندازه دو الى پنچ سانتي متر و ريشه ها به اندازه دو الى سه سانتي متر دور ازكلچه بايد قطع شود. قطع بسيار كوتاه قسمت فوقاني پياز ممكن است مبتلا شدن كلچه رابه امراض مختلف ازدياد بخشد. ريشه ها نابريده در هنګام خشك كردن پياز كه پژمرده شده است در هنګام بارجامه كاري بايدبرطرف شود. ګردن كلچه پياز در هنګام خشك كردن بايد خوب خشك شود.
 بمنظورطويل ساختن عمر ذخيروي، كلچه پياز ها توسط آفتاب دادن خشك كرده ميشود. يك كلچه پياز متشكل ازيك تعداد برګها متورم متحدالمركز اند كه هنوز در يك ساقه كوتاه يا قاعده وصل ميباشد.اين برګها توسط يك تعداد پرده هائيكه در حصه فوقاني كلچه باهم وصل شده اند احاطه ګرديده است. افتاب دادن پياز چندين فايده دارد. اولا دو يا چهار  پرده اطراف كلچه راخشك كرده و آنها رابه يك پوش محافظوي ميخانيكي تبديل نموده و به كلچه يك شكل ظاهري جالب مي بخشد. ثانياً اينكه ريشه ها و د مچه هاى پياز راخشك نموده و از دخول  عاملين امراض مختلف بداخل كلچه ممانعت مينمايد.ثانيا اينكه ، آفتاب دادن ، پياز راخشك نموده و زخم ها و جراحت هاى وارده در بدن كلچه ها در هنګام رفع حاصل را التيام مي بخشد. بايد ياد اور شد كه خشك كردن پياز تنها بمعني  پائين اوردن رطوبت  داخل كلچه مثل خشك كردن تخم هاى جواري،لوبيا و غيره نيست بلكه به معني خشك كردن قسمت هاي بيروني چون ريشه ها، دمچه ها و پوش ها ونيز التيام بخشيدن زخمها و جراحت هاى كلچه ها است كه درهنګام رفع حاصل به آنها وارد شده است. كلچه پياز در اين نوع خشك كردن رطوبت داخلي اش رانمي بازدبلكه انر حفظ نموده و به اندازه تقريبا
۹۰ فيصدآب داشته ميباشد. درين حالت اګر كلچه ها به ذخيره ګاه برده ميشود، بايد آنها را مطابق معيارهاى فني ذخيره نمود و اګر غرض فروش به بازارد عرضه ميګردد، بهتر است كه كلچه ها از نګاه جسامت طبقه بندي و سورت شود.
تدابير قبلي ذخيره:
دراين مورد نكات آتي بايد مدنظر ګرفته شود:
1.  پياز بايد تنها در مرحله پختګي كه لااقل برګ هاى
۲۵ فيصد نبات چپه باشد رفع حاصل ګردد.
2. به پياز بايد بيشتر از حد لازم كود داده نشود.
3.  سي الى چهل (
۳۰-۴۰ ) روز قبل از رفع حاصل ازتطبيق كود نايتروجن دار و يك الى دو هفته از رفع  حاصل از آبياري بايد خود داري ګردد.
4.  اموررفع حاصل و تنظيم كار هاى بعدي آن بايد به احتياط صورت ګيرد. اين احتياط على الخصوص در مورد پياز هاى بهاري و تابستاني كه به علت بلند بودن فيصدي آب و شكر شان بسيار حساس و آسيب پذير ميباشد بايد زياد مدنظر باشد تا به پياز ها كدام صدمه نرسد.
تدابيرسيستم ذخيره:
ذخيره خانه پياز بايد داراى جريان هواباشد. كلچه ها بايد خوب پخته بوده و قبل از ذخيره كردن خشك شده زخمهاي آن بايد التيام يافته باشد. در جه حرارت چهار نيم الى چهارده ( ۴،۵-۱۴ ) درجه وحد وسطي ۱۲ درجه سانتي ګريد بهترين درجه حرارت براى ذخيره نمودن كلچه هاى مادري است (۷ ). زيرا تجربه نشان داده است كه تخم هاى حاصله از كلچه هاى ذخيره شده تحت شرايط فوق نسبت به تخم هاى حاصله از كلچه هاى ذخيره شده در درجات بلندتر ويا پائينتر از درجات متذكره زود رستر و سنګينتر بوده است. كلچه پياز ها نبايد به بوجي هاى بې منفذ و سر بسته نګهداري شود. بارجامه ها هر قدر منفذ دار و جالي مانند باشند بهتر است. كلچه پياز هاى ذخيره شده نبايد در معرض مستقيم تابش نور آفتاب و نيز در قريب مواد غذائي كه خاصيت جذب بوى دارند قرار داشته باشد. ذخيره كلچه پياز اتلين توليد نمى نمايد.
تخم ګيري:
وقتيكه اولين تخم ها تشكيل شده غوزه شروع به سياه شدن نمود، تخم اماده رفع حاصل است. بخاطريكه غوزه ها به مرحله درست پختګي رفع حاصل شوند، دو الى سه بار درو غوزه ها با دست ضروري ميباشد. غوزه ها بايد طورى قطع يا شكستانده شوند كه يك مقدار چوبك ساقه آنها نيز همراى تخم بيايد. غوزه ها تخم بعد از درو بصورت كامل بايد در آفتاب خشك ګردد. جارى بودن هوا در موقع خشك كردن غوزه ها خيلي مهم است. لهذا بالاى فرشيكه غوزه ها بمنظور خشك شدن ګذاشته ميشود بايد ضخامت طبقه غوزه ها از
۱۵ سانتي متر زياد نباشد تا جريان هوا در آن ميسر باشد.
 وقتيكه تخم ها به اثر خشك شدن غوزه به سهولت قابليت جداشدن پيدا كرد، بايد ميده كردن آنها اغاز شود. بسياري از تخم  ها در حين خشك كردن از كپسول ميريزند. آنهائيكه نمى ريزند بايد كوبيده شود تا از كپسول شان جداګردد. بعداً تخم ها غرض پاك نمودن در ظرف پر از آب صاف بمدت
۵ الى ۱۰ دقيقه ګذاشته ميشود. درين كار تخم ها ته نشين شده و كاه و كثافات شان  روى اب قرار ميګيرد كه دور كردن شان زياد اسان ميګردد. تخم ها قبل از ذخيره بايد به مقدار رطوبت ۶-۸ فيصد در آفتاب خشك ګردد.
حاصل  تخم:
حاصل تخم شايد۸۵۰ الى ۱۰۰۰ كيلوګرام في هكتار برسد. اين مقدار ارتباط به نوعيت خاك حالات جوى و كار برد مسايل تخنيكي دارد.
حد اقل ستدرد تصديق تخم پياز:  *
پياز-
Allium cepa
                                                                                                             صنف هاي تخم
ستندردها                         تخم بريدر  تخم بنيادي        تخم تصديق شده
QDS/
ستاندرد هاي مزرعه
اندازه حد فاصله ( حداقل-متر)  
۱۵۰۰     ۱۵۰۰                          ۱۵۰۰
  قسم بيګانه ( حداعظم%)       هيچ       
۰،۵                               ۲
 
ستندر ها تخم
  تخم خالص ( حد اقل%)           
۹۹         ۹۸                              ۹۸
ديګر انواع قابل شناخت ( حد اكثر%)    هيچ         ۰،۵                              ۱ 
تخم هاٰ نبات ديګر( حداكثر%)            هيچ       ۰،۰۵                            ۰،۱ 
تخم ګياه هرزه( حداكثر%)               هيچ        هيچ                             ۰،۲
تخم ګياه هرزه قابل احتراز
مواد غير فعال( حداكثر%)                ۰،۱         ۲                                 ۲
تخم هاي مبتلاشده به مرض ( حداكثر%)
قوه نمو( حداقل%)                  ۷۰        ۷۰                                 ۶۵
رطوبت موجود( حداكثر%)          
۸          ۸                                  ۸
رطوبت براى بارجامه هاى ضدرطوبت( حداكثر%)     ۵          ۵



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر